به گزارش صدای بورس،سالهاست که مردم ایران بیش از این که پیگیر نتیجه انتخابات در ایران باشند و از رئیس جمهور مورد علاقه خود حمایت کنند، به دنبال بررسی و تحلیل وضعیت رای در ۱۵ آبان هستند. حقیقت این است که وضعیت اقتصادی و محتاج بودن ایران به کشورهای دیگر برای توسعه یافتن و پیشرفت عاملان اصلی این اتفاق هستند و بازار سرمایه نیز به عنوان بخش اساس از اقتصاد ایران از این مهم در امان نمانده است.
از بوش پسر تا پیرمردی به نام بایدن!
۱۶ سال از زمان ریاستجمهوری جورج بوش پسر تا این لحظه میگذرد و اقتصاد ایران نیز تا کنون تحت تاثیر کابینههای مختلف دولتهای آمریکایی قرار گرفته است. باید در این لحظه یک جملهرا یادآورشویم که ورد زبان تمامی اهالی اقتصاد در جهان است «وضعیت بورس هر کشوری، نمایی از کل اقتصاد آن کشور دارد.» بازار سرمایه ایران در اثر سیاستگذاریهای خارجی حزب دموکرات و جمهوریخواه، تحولات مختلفی را تجربه کرده است. البته علت اصلی این اتفاق در طول این سالها این بوده که ایران هرگز نتوانسته از نظر قدرت اقتصاد، تولید ناخالص ملی و حجم صادرات به ثباتی برسد که تغییر دولت در کشور ثانویه بر آن تاثیر نگذارد و نه تنها نتوانسته در این سالها رشد را به معنی حقیقی کلمه در بازار سرمایه محقق سازد، بلکه حتی ارزش خود را هم نتواسته حفظ کند، بهصورتی که میانگین ارزش دلاری بازار در سال ۱۳۹۸، رقمی معادل ۱۰۶ میلیارد دلار بوده اما در حال حاضر در حال ورود به کانال ۹۰ میلیارد دلار است. ضمن اینکه در این ۵ سال، شرکتهای پذیرش شده در بازار ارزشی نزدیک به ۲۵ میلیارد دلار داشتند. (نمودار شماره ۱ این روند بررسی شده است.)
از شاخص هم بگوییم
داستان جالب دیگر در بازار سرمایه «شاخص بورس» است. زمانی که در ۱۵ آبانماه سال ۱۳۷۴ آمریکاییها پای صندوق رای رفتند تا بوش پسر را برای ریاست کشورشان انتخاب کنند، شاخص بورس تهران کمتر از ۳ هزار بود و کمی بعدتر در فاصلهای ۴سال و در زمان ریاست عبدهتبریزی در سازمان بورس، ۵ برابر شد و ۱۳ هزار را نیز رد کرد و ۴ سل بعد به ۱۰ هزار و در دور دوم اوباما نزدیک به ۴۰ هزار شد. ضمن اینکه در زمان برد مرد مو طلایی این رقم به بالای ۸۰ هزار رسید و اکنون پس از گذشت ۴ سال این رقم به ۲ میلیون رسیده که رشد بسیار زیادی حساب میشود. (نمودار شماره ۲)
این گزارش به بررسی وضعیت بازار سرمایه از سال ۱۳۷۴ تا به این لحظه میپردازد و با آوردن ۲ نمودار مهم از شاخصهای آماری در خصوص وضعیت سنجی بازار را تحلیل کرده است. در این مطلب با ۲ کارشناس با دیدگاههای مختلف درمورد گزاره «دموکرات یا جمهوریخواه؛ کدام به نفع بازار است» گفت و گو کردیم و چکیده آن را در اینجا آوردهایم.
احزاب آمریکایی با بورس چه کردند؟
در نهایت این خواننده است که باید نتیجهگیری کند و به این سوال بسیار مهم پاسخ دهد که با توجه به اتفاقاتی که در ۲۴ سال گذشته افتاده و بالا و پایینهایی که بازار داشته است؛ بورس در ایران بازیچه احزاب آمریکایی است؟
جمهوریخواهان، بازار را نابود کردند
در گفت و گو با آلبرت بغزیان، دیگر کارشناس حوزه بازار سرمایه با عقیدهای متفاوت در مورد تاثیر انتخابات ایالت متحده آمریکا بر رنگ تابلوی بازار سرمایه مواجه شدیم؛ این منتقد حکمرانی ترامپ در آمریکا وی و همکیشانش را عامل تباهی بازار سرمایه دانست و در ادامه نقد خود، بیان کرد: کسانی بودند که در چند روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری امسال در کشور آمریکا، بطور دائم و مستمر شعارهایی مانند ترامپ به مناقشات خاتمه میدهد، ترامپ جنگ را تمام میکند و ترامپ منجی خاورمیانه است میدادند و این فرد معلومالحال را ضامن رهایی از شرایط سیستماتیک معرفی میکردند.
بغزیان ادامه داد: از نظر من این افراد باید کمی بیشتر به خواندن کتاب اهمیت بدهند و لازم است سری به کتابخانه زده و یک جلد تاریخ آمریکا را اجاره کنند و کامل بخوانند و بعد از آن در مورد چنین موضوعی اظهارنظر کنند؛ در تمامی سالهای گذشته که جمهوریخواهان افسار ریاست را در آمریکا در دست گرفتند بطور دائم اقدام به جنگ، ستیز و مقابله با کشورهای دیگر کردند و فکر نمیکنم که ترامپ به عنوان یکی از تندروترین نفرات این حزب بخواهد در جهان ندای صلح و دوستی را به گوش همه برساند. وی افزود: چطور میتوان گفت حکمرانی ترامپ بازار سرمایه ایران را به سمت مثبتی هدایت میکند؟ آیا طرفداران این نظریه سالهای فاجعه باری که در اثر دشمنی همین فرد با ایران ایجاد شده را ندیدهاند؟. این کشور سالهایی را پشت سر گذرانده که یک نفر با خروج از یک قرارداد بینالمللی معتبر، وضعیت کلی اقتصاد را بطور کامل تغییر داد و یکی از عوامل اصلی وضعیت فعلی کشور نیز از همان سالها نشأت میگیرد.
این کارشناس در ادامه از حزب دموکرات و تاثیر ریاست جمهوری آنها در دورههای مختلف بر بازارسرمایه دفاع کرد و در ادامه عقیده خود را در این مورد شرح داد: دموکراتها در تمامی طول تاریخ ثابت کردند که افراد آرام، محتاط و به دنبال مذاکرهای هستند. در زمان همین افراد بود که بدنه وزارتخارجه دولت روحانی توانستند اقدام به مذاکره و تنظیم یک قرارداد با منافع دوجانبه کنند. ضمن اینکه در زمان اوباما توانستیم میزان قابل توجهی از منابع بلوکه شده در غرب را پس بگیریم. وی تصریح کرد: هرگاه دموکراتها بر سر کار آمدند بازار سرمایه و کلیت اقتصاد ایران در آرامش بیشتری نسبت به دوران دیگر بوده و کمتر با پدیدههایی مانند رشد نرخ ناگهانی نرخ ارز و صف فروش ناگهانی بازار بودیم البته بازار از درون دارای مشکلات بسیاری است و میزان زیادی از صف فروشها نیز ساختگیاند.
بغزیان در ادامه پیشبینی طولانی مدت وضعیت بازار سرمایه راغیر ممکن دانست و گفت: در شرایط فعلی و با وجود جنگهایی که در منطقه شکل گرفته و در آینده نیز ممکن است که شکل بگیرد، تحلیل کردن بازار برای چند سال آینده نه تنها درست نیست بلکه از حیطه عقل و منطق نیز خارج است. ضمن اینکه اگر اصرار بر پیشبینی نیز از طرف مخاطب وجود داشته باشد، میتوان صرفا کلیات را مورد بررسی قرارداد و در نهایت گفت که امکان رشد خیلی زیاد بازار در ۳ الی ۴ سال آینده به دور از ذهن است.
جان بازار در دست منتخب مردم آمریکا
یک کارشناس بازار سرمایه درباره تاثیر انتخابات ۱۵ آبان آمریکا بر اقتصاد ایران گفت: در بحث انتخابات چند روز گذشته قبل از این که به این مسئله بپردازیم که آیا فرد انتخاب شده میتواند باعث حرکت رو به جلوی اقتصاد ایران شود یا خیر، باید به این موضوع بپردازیم که هر دو کاندیدا چه ظرفیتها و پتانسیلهایی در تیم اجرایی، ایدئولوژی و شیوههای اعمال قدرت داشتند.
حمیدمرتضی کوشکی افزود: بعد از اعلام نتایج انتخابات آمریکا دیگر مهم نیست فردی که بر تخت پادشاهی آمریکا نشسته چه کسی است، چرا در این زمان فرصتی برای تحلیل نیست و باید با نگاهی واقعبینانه وارد عمل شد و اگر واقعا قرار است تلاشی برای صلح با آمریکا و دوستی با آن شود باید هرچه سریعتر پیگیری شود و یا اگر قرار است که شمشیر را از رو ببندیم باید آن را نیز به بهترین شکل دنبال کنیم.
وی در ادامه با اشاره به مشکلات اقتصادی متعدد در کشور بیان کرد: الان مسئلهای که هیچ اهمیتی ندارد، قواعد اقتصادی و مالی است؛ الان مهمترین رکن در سیاستهای خارجی آمریکا که بر اقتصاد ایران و بازار سرمایه تاثیر خواهد گذاشت، مشخص شدن نتیجه جنگ رژیم اشغالگر با ایران است و پس از نهایی شدن مذاکرات میتوان آینده بازار را پیشبینی کرد.
کوشکی ادامه داد: اولویت در حال حاضر اتمام جنگ است چراکه در زمان جنگ و با وجود چنین ریسک سیستماتیکی در بازار، نمیتوان روزهای سبزی را برای تابلو پیشبینی کرد و اگر نگاهمان صرفا معطوف به ایالت متحده است بنابراین باید در تحلیلهای خود را بر این مبنا قرار دهیم که دولت حاضر در این کشور دو سرنوشت در پیشروی خود دارد؛ اول اینکه تمام قدرت مذاکراتی خود را برای رفع مشکلات و بحرانهای خارجی انجام میدهد و درگیر مباحث کره شمالی و جنوبی و همچنین چین و تایوان نمیشود، دوم اینکه در مذاکرات به هر نحوی شکست میخورد و تنشها در نقاط مختلف جهان بیشتر شده و در پایان بازار سرمایه هم به علت تاثیر از این موارد رو به تباهی میرود.
این کارشناس در پاسخ به اینکه چرا رئیسجمهور یک کشور دیگر کاری را انجام دهد که منافع اقتصادی دشمن خود را تامین کند، گفت: رئیسجمهور آمریکا باید برای مشروعیت و مقبولیت خود، اقدام به حل تنش بین صهیونیستها و محور مقاومت کند. ضمن اینکه بسیاری از بودجه آمریکا در اثر درگیریهای اخیر از بین رفته است و مردم آمریکا هم به ظاهر صبر زیادی در مورد سوختن سرمایه خود ندارند. وی همچنین به تاثیر تحریمها بر بازار اشاره کرد و افزود: احتمال افزایش تحریمها بسیار زیاد است و در اثر این اتفاق قطعا نرخ ارز رشد شدیدی خواهد داشت اما اگر سکاندار کاخ سفید بتواند به جنگهای خاورمیانه خاتمه دهد و یا برای یک آتش بس موقت پادرمیانی کند، رشد قیمت دلار نه تنها به بازار آسیبی وارد نمیکند بلکه عامل رشد ارزش بازارخواهد شد.
این تحلیلگر اقتصادی در پایان عنوان کرد: در حال حاضر ملکهایی در پایتخت وجود دارد که با ارقامی بالای ۱.۵ هزار همت معامله میشود و نکته قابل توجه در این حوزه این است که با این میزان از سرمایه میتوان در بازار شرکت سیمانی خرید و با بالا رفتن ارزش شرکتها شرایط به شکلی دیگر خواهد شد.
-
آرمان هنرکار - خبرنگار
-
شماره ۵۶۵ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما